درک مرگ برای نوجوانان
علی رغم قدرت نوجوانان برای درک مرگ ، آنها با این مسئله به سختی کنار می آیند. سال های نوجوانی حتی با بهترین شرایط برای بسیاری از افراد از لحاظ عاطفی دوره ای پر از التهاب و آشوب است و اگر مرگ یک نفر در خانواده به آن اضافه شود، به نظر می رسد که از توان تحمل یک نوجوان بیشتر باشد.
بچه ها در سنین کمتر از ۶ سال هیچ تصور واقع بینانه ای از مرگ ندارند. برای آنها این مسئله ممکن است چیزی فراتر از یک خواب طولانی نباشد. اما همزمان با رشد، کودکان کم کم به درک مرگ می رسند و آن را به عنوان یک واقعه ی غیر قابل برگشت درک می کنند و در ۹ سالگی مشابه بزرگسالان تشخیص می دهند که زندگی پایانی دارد و نهایتا همه افراد می میرند. درک مرگ در نوجوانان احتمالا مشابه بزرگسالان است.
در این شرایط نوجوانِ خود را تنها و بدون هم زبان رها نکنید. او نیاز دارد که افکارش را با کسی مطرح کند و احساساتش را با کسی که بتواند به او اعتماد کند در میان بگذارد. پس در این زمان به شما نیاز دارد و باید در دسترس باشید.
البته بعضی از نوجوان ها افکار و احساسات خود را راحت تر ابراز کرده و با دیگران مطرح می کنند. اما از آن جایی که نوجوان ها نسبت به نظر دیگران نسبت به خودشان حساس هستند ممکن است سعی کنند تا قوی به نظر بیایند و وانمود کنند درک مرگ برایشان ساده بوده ، یا بخواهند مراعات حال سایر اعضای خانواده را کنند و در نتیجه احساسات خود را مخفی کنند. در این شرایط سعی کنید با ظرافت و ملایمت از او اطلاعاتی را بیرون بکشید:
(( احساس او راجع به مرگ چیست و درک مرگ برایش چگونه است؟ ارتباطش با فرد متوفی چطور بوده؟ آن فرد را چگونه به خاطر می آورد؟ و…)) هر کسی نیاز دارد عزاداری کند، غصه دار باشد و اگر او مرگ را انکار کند، این امر می تواند بار فشارهای او را بیشتر کند.
بعضی از احساسات نوجوانتان می تواند شما را متعجب کند. برای مثال ممکن است متوجه شوید که او در مرگی که پیش آمده خود را مسئول می داند ( مخصوصا اگر قبلا نسبت به فرد متوفی احساس رقابت می کرده یا با او درگیری داشته یا احساس می کند می توانسته به طریقی از مرگ وی جلوگیری کند.)
واکنش های شایع دیگری هم وجود دارند که ممکن است درک مرگ را برای نوجوانتان سخت کنند مثلا ممکن است احساس خشم کند که چرا او را تنها گذاشته است، یا ممکن است از دست فردمتوفی عصبانی باشد که چرا سیگار کشیده تا سرطان ریه بگیرد و…همچنین وقتی با این واقعیت به وضوح مواجه شود که خود او هم تا ابد زنده نخواهد ماند ممکن است کمی مضطرب شود.
عزادار بودن معمولا چند مرحله دارد و هر کسی باید آنها را طی کند. معمولا انکار اولین مرحله است و فرد نمی پذیرد کسی که دوستش داشته مرده است. سپس انکار ناپذیر می شود و فرد با فقدان فرد فوت شده مواجه می شود و کم کم درک مرگ اتفاق می افتد نهایتا به سمت پذیرفتن شرایط جدید می روند و بعد از آن می توانند با زندگی بدون فرد فوت شده سازگار شوند.
در طی صحبت های خود با نوجوان، احساسات خودتان را نیز بیان کنید تا او متوجه شود که بعضی از احساساتش با شما مشابه است و این کار درک مرگ را برایش راحت تر می کند.
اگر فرد متوفی خواهر یا برادرِ نوجوان است سعی کنید وقتی راجع به او صحبت می کنید مراقب باشید که از چه جملات و کلماتی استفاده می کنید. ممکن است والدین آن قدر فرزند فوت شده شان را بالا ببرند که سایر فرزندان ضمن مقایسه ی خود با او احساس بدی کنند و پیش خود بگویند که والدین ترجیخ می دادند او به جای خواهر یا برادر متوفی میمرد.
اگرچه بحران های عاطفی ناشی از مرگ در ماه اول بعد از واقعه بروز می کنند اما فرایند سوگ واری می تواند بین ۶ ماه تا ۲ سال هم طول بکشد. در خلال این دوره ممکن است ناراحتی نوجوان به طرق مختلفی بروز کند . ممکن ات بحث و جدل کند و بیشتر خشم خود را متوجه پدر و مادرش کند. ممکن است افت تحصیلی کند. یا ممکن است علائم افسردگی از خود بروز دهد. اگر خودتان در شرایطی نیستید که بتوانید به نوجوانتان کمک کنید حتما از یک فرد مطمئن و متخصص کمک بگیرید تا او راحت تر به پذیرش و درک مرگ متوفی برسد.
و بالاخره این که نوجوانتان را گول نزنید که با مرگ فردی که به شما نزدیک بوده چیزی عوض نخواهد شد. تمام خانواده باید در جهت سازگارتر شدن، تغییراتی را بپذیرند اما راحت تر می توان از این مرحله گذر کرد اگر راه های ارتباطی را باز نگه دارید و در این دوره مشکل برای هم منبع همیشگی حمایت باشید.
به یاد داشته باشید، بسیاری از مسائل و اختلالات کودکان در سن کم قابل درمان هستند و بخشی از آن ها در بزرگسالی غیر قابل درمان. همین الان اقدام کنید.
جهت مشاوره در جهت تشخیص یا درمان اختلالات مربوط به کودکان و آموزش والدگری (فرزندپروری) می توانید در ساعت های اداری با شماره تلفن ۰۹۱۹۷۹۰۳۱۲۷ تماس حاصل فرمائید.
۲ مورد از رایج ترین اختلافات خواهر برادر ها
قبلیچطور درباره کرونا با بچه ها صحبت کنیم؟
بعدی