اصول واقعیت های اساسی و سیستم های اعتقادی فرد هستند برای یک سری رفتارها و باورها و استدلالها که از کودکی باید آموزش داده شوند و در وجود فرزند شما نهادینه شوند.
این اصول عبارت اند از
۱- ایمان به یک قدرت بالاتر
اعتماد به اینکه اتفاق ها از یک شخصیت یا طبیعت خوب ناشی می شوند که همیشه بهترین نتیجه را حاصل خواهد کرد در حالی که ما نمی توانیم ببینیم چطور؟ یعنی چگونه اتفاق می افتد؟
۲- داشتن نگرش مثبت روانی
نگرش مثبت روانی در واقع یک نگرش صحیح است در تمام شرایط. موفقیت، موفقیت های بیشتری را جذب می کند و شکست، شکست های بیشتری را جذب می کند.
۳- داشتن یک ذهن باز و پذیرا و مهربان بودن
داشتن یک ذهن باز و پذیرا حقیقتاً اغلب یک موضوع عملی است چرا که شرایط و موقعیت ها اغلب تغییر می کند در نتیجه ذهن شخص هم باید بتواند با این تغییرات هماهنگ شود. داشتن یک قلب مهربان کمک می کند به اینکه بتوانیم ذهنمان را باز و منعطف نگه داریم.
۴- زندگی پر از پستی و بلندی هاست
می توانیم به بچه ها بگوییم زندگی پر از قله ها و دره هاست. موضوع مهم این است که به یاد داشته باشیم وقتی در دره ها (شرایط سخت) هستیم، این موقعیت همیشگی نیست و قرار نیست همیشه آنجا بمانیم حتی وقتی که فکر می کنیم هیچ راهی برای خروج وجود ندارد. بنابراین جایگاه خودمان را مجدداً پیدا می کنیم.
گاهی اوقات فقط یادآوری همین موضوع می تواند تشویق باشد برای اینکه فرد بتواند آن شرایط را تحمل کند. در ضمن همه دره ها خیلی بزرگ نیستند. گاهی اوقات ماندن در یک دره، به اندازه یک روز یا یک ساعت طول می کشد به عنوان مثال گاهی اوقات به نظر می آید که انرژی، هدف و تصمیم های زیادی داریم و بعد از آن در یک دوره کوتاه زمانی به نظر می آید که همه اینها از بین رفته اند و خسته و گیج هستیم و به توانمندی های سابق خودمان شک می کنیم.
۵- داشتن برنامه ریزی
برنامه ریزی یکی از جنبه های مثبت ساختن هدف هایی برای انجام دادن است. وقتی شما می نویسی چه کاری می خواهی انجام بدهی، غافلگیر می شوی از اینکه چطور ساختار این هدف برنامه ای برای انجام آن فراهم می کند؟!
سه مورد از معروف ترین مدل های هدف گذاری عبارت اند از: کوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت
اختلالات روانی
بعدی