ناتوانی عقلانی رشدی در کودکان
ناتوانی عقلانی رشدی
اولین اختلال که در دسته اختلالات عصبی _ رشدی به آن می پردازیم، ناتوانی عقلانی رشدی می باشند.
در گذشته برای این اختلال از اصطلاح ( عقب ماندگی ذهنی) استفاده می کردند.
برای این که تشخیص ناتوانی عقلانی در مورد فردی داده شود باید در این سه مجموعه از ملاک ها قرار بگیرد:
_ اولین مجموعه ملاک ها کمبودهایی در توانای عقلانی رشدی عمومی را شامل می شوند که آزمونهای هوشی آنها را اندازه گیری می کنند، مانند: استدلال، حل مسئله، قضاوت، توانایی درس گرفتن از تجربه و یادگیری در زمینه تحصیلی
_ دومین مجموعه از ملاک ها اختلالاتی در عملکرد انطباقی نسبت به سن و گروه فرهنگی فرد در انواع فعالیت های زندگی روزمره مانند ارتباط ، مشارکت اجتماعی در زندگی مستقل را شامل می شوند. برخی ازاین مشکلات انطباقی شامل: مشکل در زمینه استفاده از پول، بیان کردن زمان، ارتباط برقرار کردن با دیگران در موقعیت های اجتماعی و … می باشند.
_ سومین مجموعه ملاک ها مربوط به سن شروع می باشند.به بیان دقیق تر این اختلال باید قبل از ۱۸ سالگی شروع شود.
برآوردها نشان می دهند که تقریبا ۱% از جمعیت جهان ناتوانی عقلانی رشدی دارند، اما شیوع در کشورهای کم درآمد ( ۶۴/۱ درصد)، در کشورهایی با در آمد متوسط ( ۵۹/۱ درصد) و در کشورهای در آمدزا ( ۵۴/۱ درصد) می باشد.
ناتوانی عقلانی رشدی در زمینه های مفهومی، اجتماعی و عملی در سطوح خفیف، متوسط ، شدید و عمیق قابل تشخیص می باشند که در زیر به شرح آنها می پردازیم:
(( زمینه مفهومی)):
خفیف: مشکلاتی در زمینه یادگیری مهارت های تحصیلی، عملکرد اجرایی محدود( در بزرگسالان) و حافظه معیوب.
متوسط: عقب ماندگی های قابل ملاحظه در طول کودکی در زبان، روخوانی و ریاضیات. بزرگسالان در سطح مدرسه ابتدایی می مانند و برای انجام تکالیف زندگی روزمره به کمک نیاز دارند.
شدید: دستیابی محدود به مهارت های مفهومی، درک کم زبان، حساب، زمان و پول. در طول زندگی به حمایت گسترده نیاز دارد.
عمیق: ناتوانی در فکر کردن به صورت نمادی، درک محدود نحوه ی استفاده از اشیا. اختلالات حرکتی و حسی اغلب در این سطح وجود دارند که استفاده از اشیا را به شیوه ی مفید برای فرد غیر ممکن می سازند.
(( زمینه اجتماعی)):
خفیف: ناپختگی در تعامل های اجتماعی، مشکلاتی در زمینه تنظیم کردن هیجانات و رفتار کردن به صورت متناسب با سن، ساده لوحی.
متوسط: زبان کمتر از زبان همسالان پیچیده است، می تواند با دیگران پیوندهای اجتماعی عاطفی برقرار کند اما ممکن است نتواند علائم اجتماعی افراد را درک کند. مراقبت کنندگان باید در تصمیم گیری کمک کنند.
شدید: واژگان و دستور زبان محدود. گفتار و زبان بر زمان حال تمرکز دارند.می تواند گفتار و حرکات ایما و اشاره ساده را درک کند. با این حال توانایی روابط میان فردی رضایت بخش را نیز دارد.
عمیق: درک بسیار محدود گفتار و حرکات ایما و اشاره در ارتباط اجتماعی.می تواند امیال و هیجانات را به شیوه غیر کلامی ابراز کند.روابط رضایت بخسی با دیگران دارد ولی فقط در صورتی که با فرد آشنا باشد.اما اختلالات حسی _ حرکتی ممکن است اجازه ندهند که فرد در دامنه وسیعی از فعالیت های اجتماعی مشارکت کند.
(( زمینه عملی)):
خفیف: فرد مبتلا به ناتوانی عقلانی رشدی خفیف ممکن است بتواند از عهده مراقبت شخصی برآید، ولی در تکالیف پیچیده زندگی روزمره مانند خرید، حمل و نقل ، مراقبت از بچه و مدیریت پول به کمک نیاز دارد.در بزرگسالی ممکن است در مشاغلی استخدام شود که به مهارت های مفهومی نیاز ندارند.
متوسط: می تواند به دامنه ای از نیازهای شخصی رسیدگی کند، هر چند که در ابتدا آموزش قابل ملاحظه ای نیاز دارد. استخدام در مشاغلی که به مهارت های مفهومی محدود نیاز دارد ممکن است.به کمک و سر پرستی نیاز دارد. اقلیت کوچکی به رفتار ناسازگارانه می پردازند.
شدید: برای کلیه فعالیتهای زندگی روزمره به کمک و سرپرستی نیاز دارد. نمی تواند برای خود یا دیگران تصمیم بگیرد. در بزرگسالی برای فراگیری هر نوع مهارتی به آموزش طولانی مدت و کمک نیاز دارد. تعدادی از افراد در این سطح ممکن است به رفتار ناسازگارانه مانند جرح خویش بپردازند.
عمیق: برای تمام جنبه های فعالیت روزمره به کمک نیاز دارد.ممکن است بتواند به برخی کارها در منزل کمک کند. می تواند از انواع سرگرمی ها لذت ببرد.ولی اختلالات جسمانی و حسی اجازه مشارکت فعال را نمی دهند.اقلیت قابل ملاحظه ای به رفتار ناسازگارانه می پردازند.
علت های ناتوانی عقلانی رشدی:
نا بهنجاری های زنتیکی علت مهم ناتوانی عقلانی هستند.سبک زندگی، رزیم غذایی، شرایط زندگی و سن می توانند بر جلوه ی ژن تاثیر گذارند.
مخاطرات محیطی در طول رشد پیش از تولد (تراتوژن ها) از دیگر دلایل ناتوانی عقلانی هستند، که عبارتند از:
داروها یا مواد شیمیایی سمی ، سوء تغذیه مادر و عفونت های مادر طی دوران حساس رشد جنینی. مادرانی که در سه ماهه اول بارداری دچار سرخجه می شوند احتمالا بچه مبتلا به ناتوانی عقلانی به دنیا می آورند.
عفونت ها، محرومیت از اکسیژن به هنگام تولد، تولد زود رس و جراحت مغزی به هنگام تولد نیز می تواند به صدمه مغزی و نقایص عقلانی مرتبط شوند.
بیماری ها، صدمات مغزی ناشی از تصادفات یا بدرفتاری با کودک ، قرار گرفتن در معرض مواد سمی مانند سرب یا مونوکسید کربن نیز می توانند باعث شوند که کودکان بزرگتر متحمل فقدان توانایی عقلانی شوند.
درمان ناتوانی عقلانی:
افراد مبتلا به ناتوانی عقلانی می توانند از مداخله به موقع که هدف آن تامین آموزش در زمینه هماهنگی حرکتی ، استفاده از زبان و مهارت های اجتماعی برای آنهاست، بهره مند شوند. مربیان می توانند یکپارچه سازی را ( ادغام دانش آموزان با ناتوانی عقلانی در کلاس های مدارس معمولی)، را با آموزش ویژه ترکیب کنند که کمک متناسب با نیازهای خاص آنها را تامین می نماید.
بنابراین ، درمان برای این افراد اغلب شکل مداخله های رفتاری یا اجتماعی به خود می گیرد که به آنها آموزش می دهد از عهده ضروریات زندگی روزمره برآیند.
به یاد داشته باشید، بسیاری از مسائل و اختلالات کودکان در سن کم قابل درمان هستند و بخشی از آن ها در بزرگسالی غیر قابل درمان. همین الان اقدام کنید.
جهت مشاوره در جهت تشخیص یا درمان اختلالات مربوط به کودکان و آموزش والدگری (فرزندپروری) می توانید در ساعت های اداری با شماره تلفن ۰۹۱۹۷۹۰۳۱۲۷ تماس حاصل فرمائید.
اختلالات عصبی _ رشدی
قبلیمراحل رشد مهارت های حرکتی درشت
بعدی